تا دهه 1990، بسیاری از والدین آمریکایی به دلیل ترس از سردرگمی، از آموزش زبان به خردسالان خودداری می‌کردند. در سال 1999، محققان مقالاتی را منتشر كردند كه ادعا داشت آموزش زبان دوم به کودکان قبل از تسلط به زبان اول، می‌تواند منجر به دو زبانه شدن شود. یعنی کودک به هر دو زبان مهارت کاملی نداشته باشد. افرادی که بر این باور هستند، معتقدند که کودکان تقریباً تا سن 11 تا 13 سالگی نباید شروع به یادگیری زبان دوم کنند.

با این حال، بیشتر تحقیقات فعلی نشان می‌دهد که این ترس بی‌اساس است، و شواهد نشان می‌دهد که اگر یادگیری زبان دوم را بعد از 10 سالگی شروع کنیم، ممکن است هیچگاه نتوانیم کاملاً دو زبانه بشویم. 

تفاوت دو زبانه بودن و مسلط بودن

دو زبانه بودن و تسلط به یک زبان دوم موضوعی یکسان نیستند. هرکسی که برای تسلط به زبان دوم وقت گذاشته باشد، می‌تواند تفاوت این دو را به خوبی بیان کند. برای مثال کسانی که به زبان اسپانیایی مسلط هستند، ممکن است نیاز داشته باشند که هر از گاهی اطلاعات خود را به روز کنند و مطالبی را که فراموش کردند، یادآوری کنند. اما دو زبانه بودن بدان معنی است که می‌توانید به راحتی به هر دو زبان فکر کنید و زبان دوم را نیز در حد زبان مادری و بومی خود مسلط باشید.

واضح است که یادگیری یک زبان جدید بسیار دشوارتر از به خاطر سپردن هزاران کلمه جدید است. همچنین مستلزم تلفظ مناسب و درک ساختار گرامر کاملاً متفاوت است و به همین دلیل است که با شروع هر چه سریعتر بهترین نتایج را کسب می‌کنید.

زبان و مغز فرزند شما

اگر هدف شما این است که فرزندتان زبان دوم را یاد بگیرد، بهتر است فرزند شما دو زبانه باشد. اگر مغز او هر دو ساختار زبان را همزمان بیاموزد، یادگیری و صحبت کردن دو زبان بسیار آسانتر خواهد بود. بیایید به برخی از تحولات رشدی که در مغز نوزادان و کودکان اتفاق می‌افتد نگاهی بیندازیم. این اطلاعات می‌تواند در تصمیم‌گیری آگاهانه درباره زمان مناسب برای یادگیری زبان دوم به شما کمک کند.

ماه اول - نوزادان تازه متولد شده ارتباطات سیناپسی جدیدی با سرعت حداکثر سه میلیارد در ثانیه ایجاد می‌کنند. هر آنچه کودک می‌شنود، می‌بیند، احساس می‌کند، مزه و لمس می‌کند توسط مغز جذب می‌شود و در سلول‌های حافظه خود ذخیره می‌شود.

یک تا شش ماه - در این دوره زمانی، نوزادان قادر به ایجاد صداهای مورد استفاده در تمام زبان‌های دنیا هستند. با این حال، کودک یاد می‌گیرد فقط با اصوات و کلمات موجود در محیط خود صحبت کند. 

شش تا هشت ماه - مغز کودک حدود هزار تریلیون اتصالات سیناپسی دارد. بعد از این سن، تعداد اتصالات کم می‌شود.

سن 10 سالگی - تقریباً نیمی از اتصالات در یک کودک متوسط از بین رفته است. مغز  بزرگسال تقریباً پانصد تریلیون اتصالات دارد، بنابراین تعداد آنها به حالت پایداری رسیده است.

سن 12 سالگی - قبل از این سن، مغز اسفنجی بوده است. در این دوره است که پایه‌های تفکر، زبان، بینش، نگرش، استعدادها و سایر خصوصیات گذاشته شده است. 

مطابق این مدل، مشخص است که چرا برخی معتقدند که بهتر است تدریس زبان دوم را در سن 11 سالگی شروع کنید. کودک می‌تواند راحت‌تر درس را درک کند و به نظر می‌رسد که سریع‌تر از کودک خردسال پیشرفت می‌کند. با این حال، کودکی که در این سن برای اولین بار شروع به یادگیری زبان دوم کند، ذاتاً آن را به همان روشی که کودک نوپا می‌آموزد، نخواهد آموخت.

بنابراین بهترین سن برای شروع یادگیری یک زبان اساساً از بدو تولد یا در اولین فرصت ممکن است. پاسخ کاملی برای این سوال وجود ندارد، اما اکنون بیشتر زبان شناسان باور دارند که هرچه زودتر شروع به کار کنید، بهتر است.

در پایان

به یاد داشته باشید که هر زمانی  می‌توانید آموختن یک زبان جدید را آغاز کنید. یادگیری زبان جدید فواید زیادی برای مغز دارد، بنابراین این ایده را فراموش نکنید که هیچ‌وقت دیر نیست!